منشا خشونت‌های بعد از انقلاب

 این یادداشت ارتباطی مستقیم با کتاب چریکهای فدایی خلق ندارد؛ اما از ان جا که مباحثی مرتبط با مهمترین اتهام نویسنده، در جلد دوم را مطرح می کند؛ در این وبلاگ آورده شده که می تواند پاسخ گویی بسیاری از اتهامات کتاب مذکور باشد.
همن سیدی - اخبار روز: در سی‌امین سالگرد رویدادهای خرداد و تیر ۱٣۶۰ فرصتی فراهم شد تا به چگونگی رویدادهای آن دوران از زوایای گوناگون پرداخته شود. فراتر از وجود نظرات متفاوت و حتی متضاد در تحلیل آن رویدادها و همچنین نقش اشخاص و جریانات سیاسی، می‌باید به منشا آن خشونت‌ها هم پرداخته شود. خشونت‌هایی که در خرداد ۱٣۶۰ وارد مرحله تازه‌ای شد اما در واقع از اسفند ۱٣۵۷ شروع شده بود. ریشه‌ این خشونت‌ها را می‌توان در چند محور طبقه‌بندی کرد: ابهام در عنوان و ماهیت انقلاب، خلف وعده‌ها و نقض تعهدات، نپذیرفتن قواعد اکثریت و اقلیت سیاسی، سلب حق اندیشه و تامل از مردم، استقبال از تنش‌ها به جای حل آن‌ها. در این نوشتاربه اختصار، به هرکدام از این موضوعات پرداخته می‌شود.

پاسخی بر تحریفات تاریخی سازمان اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران

گنبد؛ بهار سال ۱٣۵٨
هم اکنون و بعد از سپری شدن سه دهه از جنبش ملی – و آزادیخواهانه ملت ترکمن، دستگاه اطلاعاتی حکومت اسلامی ناگهان با انتشار کتابی قطور در باره سازمان چریکهای فدائی خلق ایران، صفحاتی را به وقایع ترکمنصحرای آندوران اختصاص داده است. این کتاب که با اثر فرد « نا آشنایی» بنام محمود نادری به چاپ رسیده است، حاوی اطلاعاتی بشدت غلط و مغرضانه از حوادث آن دوران می باشد. با یک نگاه ساده می توان فهمید که تلاش این نویسنده از یک سوی انکار ماهیت حرکت های ملی – دمکراتیک در منطقه ترکمنصحرا و از سوی دیگر کم بها دادن به نقش برجسته فعالین ترکمن در این حرکتها می باشد. بازماندگان وقایع آندوره نیک می دانند که نطفه و پیدایش این حرکت ارتباطی با سازمان چریکهای فدائی نداشته و بالعکس با ابتکار و توانایی نیروی روشنفکری جوان ترکمن که خود را « فدائیان ترکمن» می نامیدند، پایه ریزی گردیده است. ضمنا جنبش سالهای ٥٧- ٥٨ در ترکمنصحرا نه حادثه ای منحصر به فرد بلکه اساسا مرتبط با سلسله جنبشهای مردم ترکمن در طول سده اخیربوده است که شرح مختصر آن در ادامه می آید.

نگاه سازآگاه

لوگوی سازآگاه
وبلاگ سازآگاه در مدت اندک سه سال فعالیت، توانسته توجه‌ی بسیاری از اهل فن را در زمینه‌ی انتشار و مباحث پیرامون انتشار کتاب چریک‌های فدائی خلق توسط موسسه‌ی مطالعات و پژوهش‌های سیاسی جمهوری اسلامی جلب کند. به گونه‌ای که در بسیاری از سایت‌های جنبش فدائی به این وبلاگ ساده لینک داده شده است. و محمود نادری (نام مستعار نویسنده‌ی کتاب مذکور) در نخستین صفحه از جلد دوم کتاب‌اش از این وبلاگ به عنوان منبع نام آورده است.
نویسنده‌ی سازاگاه به هیچ عنوان به دلایل فوق خود را محق و یا مسلط به موضوع نمی‌داند چرا که عمرش از عمر این انقلاب منحوس کمی کمتر و پرورش یافته در میان عقده‌های حاصل از زیستن و کم‌دانشی ماندن در ساختاری است که حکومت جمهوری اسلامی بر وی تحمیل داشته؛ در نتیجه آن‌چه در پی می‌آید تنها یک نگاه و نقدی ساده و دریافتی هنوز خام و ابتدائی خواهد بود.
پس از انتشار جلد نخست کتاب چریک‌های فدایی خلق (از نخستین کنشها تا انقلاب 1357) موجی از بازتاب‌ها و انتقادها متوجه‌ی نویسنده‌ی مجهول‌الهویه و منفعت‌طلب کتاب شد که درست و یا نادرست سعی در کسب هویت و آگاه‌سازی و برملا ساختن دروغ‌ها و اشتباهات موجود در اثر داشتند. که تقریباً ‌به تمامی در وبلاگ سازآگاه بازنشر داده شده‌ست. انتقادهایی که محمود نادری و دوستان‌اش در مقدمه‌ی جلد دوم و چند یادداشت پراکنده (که در وبلاگ می‌توانید بیابید) سعی به پاسخ دادن به آن‌ها کردند.
اما نکته‌ی قابل توجه در این است که با انتشار جلد دوم کتاب، تقریباً به‌جز گفتوگوی کوتاه شهلابهاردوست با مهدی سامع، کمتر سازمان باقی مانده از فدائیان (که تیغ حمله‌ی نادری در جلد دوم هم متوجه‌ی آن‌هاست) به پاسخ‌گوئی برآمده‌اند. و العجب که جلد دوم بسیار دقیق‌تر و تئوریک با موضوع مواضع سازمان و مشتقات آن پس از قیام بهمن 1357 برخورد می‌کند و علی‌الخصوص در انتهای کتاب اسنادی را که مدعی گرفتن آن از بایگانی امنیتی عراق پس از سقوط صدام است، آورده که هیچ توجیهی ندارد؛ آیا سازمان چریک‌های فدائی‌خلق و چریک‌های فدایی - اقلیت به ابزار جاسوسی حزب بعث عراق در زمان جنگ تبدیل شده بودند؟ آیا به همین راحتی هدف وسیله را توجیه کرد؟ سقوط با همین چند ده هزار دلار امکان‌پذیر بود؟
این‌ها و بسیاری دیگر، منجمله تائید همه‌جانبه و تمام و کمال خمینی و نظام جمهوری اسلامی توسط سازمان اکثریت در بحبوحه‌ی دهه‌ی سیاه شصت که منجر به انحراف ایدئولوژیک و انحطاط و در نتیجه قربانی شدن بسیاری از کادرها بعد از پلونوم 67 و بازگشت به ایران بود، این‌گونه است که در کتاب آمده؟ چرا سازمان‌های فدائی نسبت به اسناد و ادعاهای منتشره در جلد دوم کتاب، یک فصل پس از انتشار آن هنوز موضع نگرفته و آن‌ها را رد و یا نقد نکرده‌اند؟
این‌ها برای نسل جوان ایرانی که درگیر مبارزه‌ای ـ این‌بار در قالب جنبش سبز ـ با نظام هستند، می‌تواند بسیار آموزنده باشد. این‌که قهرمان‌های خسته‌ی یک دوران اینک چه پاسخی در قبال خطاهای احتمالی گذشته‌ی خود دارند، مهم است. نمی‌توان صرفاً با تکیه به نام‌ها و مبارزات دلیرانه و قهرمانانه‌ی آنان که دیگر میان ما نیستند برای خود سپر امنی ساخت و در قلعه‌ی بسته‌ی کودکی و نابالغی نشست و بر سه‌دهه چپ‌روی کودکانه و خطاهای ایدئولوژیک چشم فرو بست! نسل جوان امروز پاسخ می‌خواهد. انتشار کتاب دشمن همین یک خوبی را داشته باشد که رفقا از لاک خود سر بیرون آورده و با آگاهی و وسعت نظر به نقد گذشته‌ی خود بنشینند،‌ مفید است.
به عنوان یک جوان پرسشگر همواره با احترام و البته با فاصله به جنبش فدائی کشورم نگریسته‌ام. نه مانند نویسنده‌ی کتاب دشمن دیدی تحقیرآمیز را داشته‌ام و نه مانند رفقای فدایی شیفته و فریفته‌ی شیفتگی خویش از گذشته‌ای موهوم مانده‌ام. رفقای گرامی، عزیزترین اسطوره‌های مقاومت و همیشه‌ی زنده‌ی میهنم؛ زیباترین فرزندان این آب و خاک؛ اکنون زمان آن است که با حفظ دیدگام و رویه‌ی شخصی و گروهی، با نقد محکم و اصولی گذشته؛ در اتحاد با هم برنامه‌ای نو و ساختاری منسجم را پی‌ریزی کنید. جنبش فدایی آن‌قدر زنده و بالنده و مهم و اثر گذار بوده و هست که دو دهه بعد از ادعای دشمن مبنی بر نابودی آن هنوز درباره‌اش به جد کتاب منتشر و بحث می‌کنند و هنوز جمهوری اسلامی از نام آن در واهمه مانده است. انتشار پاسخ‌های تئوریک و تدوین درست تاریخ‌سازمان و بازخوانی انتقادی تمام نظریه‌های منتشر شده می‌تواند از نخستین گام‌ها باشد.
از اتهام زدن به هم بپرهیزیم که هر یک به تنهایی کوهی از خطاها داشته که تنها می‌توانیم از فراز آن همدیگر را بی‌حاصل هدف بگیریم؛ کندن کوه کار عاشق است و عاشق فدائی‌ست. پس با عشق و مهربان به هم بنگریم و نه از نفاق و کینه! غفلت ما بوده که امثال احمدی‌نژادها، مشائی‌ها و مافیای نظامی امنیتی کنونی را بر سرکار آورده است.
در پایان با پوزش از این‌که این کمترین نوآمده و نوآموز به خود اجازه دادم یا این لحن به انتقاد بپردازم، آرزومندم بتوانیم در کنار هم بمانیم و با هم این راه فدایی را در آرامش و اطمینان و آزادی طی کنیم. وبلاگ سازآگاه آماده است تمامی نظرات رفقای فدائی و دیگر تحلیل‌گران و نویسندگان را درباره‌ی کتاب‌های چریک‌های فدایی خلق منتشر کند. لطفاً دیدگاه‌ها و نظرات خود را به این نشانی بفرستید:

چند خبر درباره‌ی انتشار جلد دوم کتاب چریکهای فدایی

رخدادی که با مراجعه به سایت آمارون و جستجو در آن می‌توان دریافت که هنوز رخ‌نداده است!

درباره چريك هاي فدايي خلق

روزنامه شرق، شماره 1253 به تاريخ 2/3/90، صفحه 13 (كتاب) مقاله‌ی بی‌نامی را درباره‌ی جلد دوم کتاب‌ها چریک‌های فدایی خلق ایران منتشر کرده است که سازآگاه بی‌هیچ موضع گیری و دخل و تصرفی آن را بازنشر می‌دهد؛ برای خواندن این مطلب روی گزینه‌ی مطلب کامل کلیک کنید.